فیلمهای سینمایی براساس زمان اتفاق افتادن حادثه محرک (حادثهای که تمام اتفاقات فیلم بهخاطر بروز آن حادثه اتفاق میافتد) به دو دسته تقسیم میشوند:
۱- فیلمهایی که حادثه محرک آنها تقریبا در ۲۰ دقیقه ابتدایی فیلم رخ میدهد مانند فیلم درباره الی که حادثه محرک آن افتادن بچهها در دریا و ناپدید شدن الی است.
۲- فیلمهایی که حادثه محرک آنها قبل از شروع فیلم اتفاق افتاده و مخاطب تنها در مورد آن حادثه میشنود و حوادث فیلم، ناشی از همان حادثهاند. مانند فیلم ابد و یک روز که در آن سمیه قرار است با فردی افغانی ازدواج کند که این قرار و مدار ازدواج پیش از زمان شروع فیلم گذاشته شده است. فیلم«قسم» جزء دسته دوم حساب میشود. در این فیلم قتلی اتفاق افتاده که به پنج سال پیش برمیگردد و حالا راضیه (مهناز افشار) همراه اقوامش در حال رفتن به مشهد است تا در دادگاه قسم بخورند شوهر خواهر راضیه قاتل است.
ادامه مطلب ممکن است اطلاعاتی از داستان فیلم را فاش کند
داستان فیلم در طول یک سفر اتفاق میافتد و همزمان با تغییر موقعیت جغرافیایی تغییراتی در روابط افراد نیز اتفاق میافتد
فیلم«قسم»یک فیلم جادهای است. تمام اتفاقات اصلی فیلم درون یک اتوبوس رخ میدهد. اتوبوسی که اقوام راضیه را در خودش جای داده است. فیلم پر است از پلانهای لانگ شاتی که اتوبوس را در حال گذر از جاده نشان میدهد. تعداد این پلانها میتوانست کمتر باشد اما در کل هدف از این پلانها نشان دادن تغییر در موقعیت جغرافیایی بوده است. همینطور این پلانها ابتدا اتوبوس را در مه و هوای گرفته و بارانی نشان میدهد که هدفش بیان این موضوع است که چیزهایی وجود دارد که هنوز پنهان است. رفته رفته اتوبوس به جادهای لخت و کویری میرسد و در این زمان است که همه چیز آشکار میشود و دیگر چیزی برای پنهانکاری نمیماند. هوای مه آلود ابتدای فیلم هم بهنوعی بیانگر مطالبی است که افراد داخل این اتوبوس از یکدیگر پنهان کردهاند. این مطالب رفته رفته آشکار میشود. همچنین وقتی اتوبوس به کویر میرسد در صحنهای تعدادی شتر در تصویر دیده میشوند که وجود آنها به فضاسازی فیلم کمک کرده و بیانکننده این است که اتوبوس در جادههای خشک و بیابانی اطراف مشهد است. زیرا در جادههای اطراف مشهد شتر زیاد به چشم میخورد.
در بیشتر صحنههای فیلم، کارگردان راضیه را در مرکز تصویر به تصویرکشیده و فوکوس را روی چهره او گذاشته است زیرا راضیه اصلیترین شخصیت فیلم و تصمیمگیرنده است. برای مثال در سکانسی که اتوبوس نزدیک رستورانی توقف میکند و افراد دور میزی نشستهاند و غذا میخورند کارگردان چندین بار دوریبن را جایی قرار داده که راضیه در صدر میز مانند رهبری با اراده دیده شود. در این سکانس راضیه به اقوام خود نحوه قسم خوردن در دادگاه را آموزش میدهد که این موضوع هم هدایتگری راضیه را نشان میدهد. اما باید بیان کرد که این سکانس زیادی طولانی است و بهتر بود این سکانس کوتاهتر شود و بهجای آن شخصیت خسرو بیشتر پردازش شود. همینطور باید بیان کرد که کارگردان در تمام صحنههایی که راضیه در آن حضور دارد نمای مدیوم یا مدیوم کلوزآپ راضیه را گرفته است تا باز هم بر اهمیت شخصیت راضیه تاکید کند.
فیلم، لحظهای برای مخاطب جذاب میشود که خسرو برای جلوگیری از حرکت اتوبوس وارد میشود. تا قبل از ورود خسرو تنها گفتوگوهایی در بین افراد شکل میگیرد که بعضی از آنها خستهکننده است و این موضوع یکی از مشکلات فیلم است که دقایق ابتدایی جذابی ندارد. نویسنده سعی کرده برای جذاب کردن فیلم، داستانهای فرعیای را هم در فیلم ایجاد کند. مثلا داستان دو برادر که با یکدیگر قهرند. این داستان تنها برای این در فیلم گنجانده شده تا بگوید این افراد که میخواهند هم قسم شوند با هم اختلافاتی دارند. یا مثلا داستان پسر و دختری که یکدیگر را دوست دارند اما پدر دختر مخالف است. این داستان در انتها به نتیجهای نمیرسد و تنها دلیل منطقی برای آوردن این داستان این بوده که وقتی همه برای غذا خوردن پیاده میشوند پسر در اتوبوس بماند و از دور خسرو را ببیند که عصبانی است. میشد این داستان فرعی را از فیلم حذف کرد. داستانهای فرعی برای این در فیلمنامهها گنجانده میشود تا هم به پیشبرد داستان اصلی فیلم کمک و هم به خودی خود موضوعی را بیان کنند و نتیجهای حاصل شود. در فیلم «قسم» داستانهای فرعی تنها برای پیشبرد داستان اصلی ایجاد شدهاند و به خودی خود نتوانستهاند موضوعی را بیان کنند.
:: موضوعات مرتبط:
نقد و بررسی ,
,
:: برچسبها:
سینمای ایران ,
فیلم ایرانی ,
قسم ,
محسن تنابنده ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0